چگونه میتوان غذای کودک را مقوی کرد؟
منظور از مقوی کردن غذای کودک این است که انرژی غذای کودک بیشتر شود. بخصوص، کودکانی که دچار اختلال رشد شده اند باید انرژی بیشتری دریافت کنند. برای اینکه انرژی غذای کودک بیشتر شود براساس سن کودک در هر زمان میتوان به غذای او موادی اضافه نمود.
برای مقوی کردن میتوان به غذای کودک آرد یا روغن مایع اضافه نمود. به هر وعده غذای کودک "صبحانه، ناهار، شام" حدود یک تا دو قاشق مرباخوری روغن مایع یا کره آب شده اضافه نمایید.
چگونه میتوان غذای کودک را مغذی کرد؟
منظور از مغذی کردن، اضافه نمودن موادی است که علاوه بر انرژی، مقدار پروتئین، ویتامین ها و املاح غذای کودک را بیشتر میکند.
مواد غذایی پروتئینی برای رشد کودک ضروری اند. برای اینکه پروتئین غذای کودک بیشتر شود میتوانید:
* حتی الامکان مقداری گوشت بصورت تکه ای یا چرخ کرده (مانند گوشت مرغ، ماهی، گوسفند و گوساله) به غذای کودک اضافه کنید.
* حبوبات مثل نخود، لوبیا، عدس، ماش منبع خوبی از پروتئین هستند. با شروع 9 ماهگی برای تأمین پروتئین مورد نیاز کودک حبوبات کاملا" پخته و له شده به سوپ کودک اضافه کنید.
* افزودن تخم مرغ به غذای کودک میتواند پروتئین غذای کودک را بیشتر کند. برای مثال، تخم مرغ آب پز را داخل پوره سیب زمینی و یا سوپ کودک، بعد از طبخ آن رنده کنید. (در مورد کودکان زیر یکسال باید فقط زرده تخم مرغ به کودک داده شود).
برای افزایش ویتامین ها و املاح غذای کودک از چه مواد غذایی میتوان استفاده کرد؟
ویتامین ها و املاح برای رشد و تأمین سلامتی کودک ضروری هستند و باید در غذای روزانه کودک به اندازه کافی وجود داشته باشند. سبزیها منابع غنی از ویتامین ها هستند. استفاده از سبزیهای برگ سبز مثل اسفناج، جعفری، شبت، گشنیز و یا هر نوع سبزی دیگری که در دسترس است در داخل سوپ و سایر غذاهایی که به کودک داده میشود ویتامین ها و برخی از املاح مورد نیاز برای رشد کودک مثل آهن را تأمین میکند، (بخاطر داشته باشید به کودکان زیر یکسال نباید اسفناج داد). سبزیهای زرد و نارنجی رنگ مثل کدو حلوایی،هویج و گوجه فرنگی دارای ویتامین A هستند و استفاده از این سبزیها در غذای کودک به تأمین ویتامین A مورد نیاز برای رشد کودک کمک میکند.
روشهای ساده و ارزان برای مقوی و مغذی کردن غذای کودک:
با استفاده از پودر جوانه غلات و حبوبات میتوان غذای کودک را مقوی ومغذی کرد. زیرا این مواد علاوه بر اینکه سرشار از ویتامین های B و C هستند به هضم غذا هم کمک میکنند.
طرز تهیه جوانه غلات و حبوبات:
ابتدا مقداری گندم، ماش یا عدس را به مدت 2 تا 3 روز خیس کنید، بعد آن را در یک سینی تمیز پهن کرده و یک پارچه تمیز و مرطوب روی آن پهن کنید و هر روز پارچه را آب بزنید. پس از اینکه جوانه ها سبز شد میتوانید جوانه کامل را به سوپ یا آش کودک اضافه کنید. برای تهیه پودر جوانه غلات و حبوبات باید جوانه ها را خشک کرده و به پودر تبدیل کنید و هر بار مقدار کمیاز آن را (با توجه به سن کودک از 1 قاشق مرباخوری تا 1 قاشق سوپ خوری سر صاف) به سوپ یا هر نوع غذای کودک اضافه کنید. با این کار هم انرژی غذای کودک افزایش مییابد و هم پروتئین، ویتامین ها و املاح غذای کودک بیشتر میشود. پودر جوانه غلات و حبوبات را میتوان در یک شیشه درب دار ریخته وتا 2 هفته در یخچال نگهداری کنید.
سعی کنید برای تهیه سوپ یا کته از گوشت با استخوان استفاده کنید، مثل ران مرغ و یا ماهیچه گوسفند تا املاح و چربی بیشتری به بدن کودک برسد.
میتوانید چند قلم گوسفند یایک قلم گوساله را جداگانه بپزید، چربی روی آن را بگیرید و عصاره آن را برای 4 روز در یخچال و برای 2 ماه در فریزر نگهداری کنید و به هر وعده غذای کودک 2 قاشق غذا خوری از این عصاره را اضافه
امروز 24 آذر 1392
الان 10 ماه و 16 روزته جیگر مامان.از آخرای 8 ماهگی یاد گرفتی بگی بابا و این اولین کلمه ای بود که به زبون آوردی،قبل از اون "با" و "ما" رو تکرار میکردی اما کامل نمیتونستی بگی بابا یا مامان.
الان چند تا کلمه دیگه هم یاد گرفتی:
"ات" - "اوف"=داغ،معمولا چایی که میبینی میگی - "م"=غذا
یاد گرفتی از پله بالا بری.تا یه لحظه ازت غافل میشم از پله ها میری بالا.تقریبا اوایل 9 ماهگیت بود که یاد گرفتی 4 دست و پا بری.
ماه پیش مسموم شدی و یک شب بیمارستان بستری شدی.اون شب از سخت ترین شبهای زندگیم بود.وقتی دکتر گفت باید یک شب بستری بشی بدنم یخ کرد و اشکام ریخت، گفتم راه دیگه ای نیست آقای دکتر؟دکتر گفت نه باید امشب بستری بشه براش بهتره.خلاصه بستریت کردن.من که تحمل نداشتم ببینم ازت رگ بگیرن و بهت سرم وصل کنن، برای همین زنگ زدم خاله مهدیه اومد.وقتی میخواستن ازت رگ بگیرن از بس گریه میکردم نذاشتن پیشت بمونم،بابایی و خاله مهدیه پیشت بودن،سعی کردم خودم رو آروم نگه دارم تا بذارن بیام پیشت.از پات رگ گرفتن.صدای گریه های اون شبت هنوز تو گوشمه.الانم که دارم مینویسم اشک تو چشمامه ...خیلی شب سختی بود...
خلاصه هر چی بود گذشت.خدا رو شکر زود حالت خوب شد و صبح آوردیمت خونه.
دینیارم تو عمر و نفس من و بابایی هستی.زندگی ما با اومدن تو قشنگتر شد و هر روز با وجود تو زیباتر iهم میشه.الهی همیشه سالم و شاد باشی عشق من،پسر من